تمامی مطالب دلنوشته های خودم میباشد
اخــتصاصی مـــــــــــــــــــردم از بسـ که دیدمـ و دمـ نزدمـ تا به کی اینهمه خیانت را به جانمـ بخرمـ مهر سکوت بر دهانمـ را قلبمـ زده است گویی هنوز خانه امنی است برای تو اخــــــتصاصی فـــــرقـ است بین خــــــــون گریه کردن و اشـــــــــک هـــــای معمـــــــــــــــــولی بیا نظاره گـــــــــــــر باش ذره ، ذره نابود می شوم تو بخـــــند اختصــــاصی روزی در تاریکــی روزگـــارم منتظر روشنایی حضور کسی بودم که با حضورش روشنایی چشمــــانم را اشک های بلورینم چند بـــــرابـــر کرد... اخــــتصاصی میــــخواهمـ تکیه دهم بر باد شاید استوار تر از شانه های تو باشند می خواهم پا بگـــذارم روی آبــ شایـــد محکم تــر از تو باشند می خـواهم بنوشم جام زهـــر ، شاید شیــرین تر از تو باشد می خواهم...! بی تو باشم شاید بهترین با تو بودن باشــــد
Power By:
LoxBlog.Com |