تمامی مطالب دلنوشته های خودم میباشد
اختصــــاصی روزی در تاریکــی روزگـــارم منتظر روشنایی حضور کسی بودم که با حضورش روشنایی چشمــــانم را اشک های بلورینم چند بـــــرابـــر کرد... اخــــتصاصی میــــخواهمـ تکیه دهم بر باد شاید استوار تر از شانه های تو باشند می خواهم پا بگـــذارم روی آبــ شایـــد محکم تــر از تو باشند می خـواهم بنوشم جام زهـــر ، شاید شیــرین تر از تو باشد می خواهم...! بی تو باشم شاید بهترین با تو بودن باشــــد اختصاصی دوســـت دارمـ حتــی آن اشکــــ هایی را که تو بر چهره ام رانده ای دوست دارم حتی آن بغض هایی را که بخاطرتو ترکیدند دوست دارم حتی خنجر هایی از غم را که بخاطر تو قلبم را هدف گرفتند تمام تو را دوست دارم غم ها و اخم ها و اشک ها را
Power By:
LoxBlog.Com |